توهمات پلیده ....

افکار ملانکولی و جرقه ای که فقط مخصوص مخ ِ خودمه و یه جورایی ابراز اعتراض به بشوک هست ، پس کسی به خودش نگیره ......

توهمات پلیده ....

افکار ملانکولی و جرقه ای که فقط مخصوص مخ ِ خودمه و یه جورایی ابراز اعتراض به بشوک هست ، پس کسی به خودش نگیره ......

36 - بلاگ بلاگ بیگیلی بلاگ .....


1- اونایی که بلاگ من رو تو بلاگ خودشون لینک کردن و من یادم رفته که بلاگشون رو تو بلاگم لینک کنم بهم بگن که بلاگشون رو تو بلاگم لینک نکردم تا من بلاگشون رو تو بلاگم لینک کنم

2 - اونایی که میخوان بلاگ من رو تو بلاگشون لینک کنن و میخوان که بلاگشون تو بلاگ من لینک بشه بهم بگن که طالبن که هم بلاگ من تو بلاگشون لینک بشه هم بلاگ خودشون تو بلاگم لینک بشه تا هم من بلاگشون رو تو بلاگم لینک کنم هم اونا بلاگم رو تو بلاگشون لینک کنن

3 - اونایی که بلاگ ندارن برن یه بلاگ بسازن و بعد بیان به من بگن که بلاگامون رو لینک کنیم

آخخییییییش بالاخره خودم رو تخلیه کرددددددددم ....

 ................................................................

یه قری افتاده تو کمرم ناااااااافرم داره اذیتم میکنه

شاید بخاطر ِ پیچی ِ که صبح خوردم ( هه هه هه)

................................................................

راستی دیشب میدونید چی صید کردم ؟

یه لنگه کفشه پارررره (لووووول)

2 ساعت مخشو خوردم بعد از 2 ساعت طرف وب دااااااد

یههههههو ک..نم وا رفت ( هه هه هه )

یه فسیل نر اونم از نژاد ِ کوسه ک..ن پاره ......

هیچی دیگه بدجوری به ک..نم برخورد

درجا غیب شدم و دیگه جوابشو ندادم

اینم از صید ما ، بیخه ک..نه زنش .....

یه چیز تو این مایه ها بود اما یه کم چروک تر ------->  

                                              

..............................................................

راستی بلاگه من سرچیابه! بچه ک..نی ها شده ، اینو میدونستید ؟؟

۳۵


بند 1 :

رفقاااا (لوول)  

من بدجوری تو کفه یه چیزی موندم ...

نمیدونم دارم اوس میشم یا طرف اوسه؟

میلاد رو میگم ....

جونه من ؛ میلاد مارو گرفتییییی؟؟؟؟

دارم از خنده منفجر میشممممممم

معنی Hate u رو جدکی ازم پرسیدی یا شوخیهههه ؟؟؟

بدجوری گیج شدم

بیخیال بابا بالاخره یا من 5 میزنم یا شماها دیگه ....

راستی خیلی بی معرفتیت بجای تشویق کردنتونه؟

اصلا بیاید برید ....

 

درضمن یه کم بهتون رو دادم دیگه از حد خودتون تجاوز نکنید

جنبه هم چیزه خوبیه .....

بند 2:

من میگم بیاید یه کاری بکنیم که دیگه آسمون آبی نباشه ( البته نه اینکه این دودا میذارن ؟؟؟)

من میگم بیاید یه کاری بکنیم که دیگه شبها آروم نباشه ( البته نه اینکه این دزدا میزارن ؟؟؟)

من میگم بیاید یه کاری بکنیم که دیگه دوست داشتن معنی نداشته باشه (البته نه اینکه الان داره ؟؟؟)

من میگم بیاید یه کاری بکنیم که دیگه من اینجا چیزی ننویسم ( البته نه اینکه دست شماست؟؟؟) (لووووووووول)

این همه من گفتم حالا شما یه چیزی بگید ...... ( البته اگه میتونید - من که نتونستم نه اینکه اش رو جابدم - )

بند 3:

بیخوابی بد جوری زده تو ک..نم

میخوام برم چت ، مخ بزنم ....

باشد که تورمان خوب صید کند ....

 

۳۴


بند 1:

بابا بعضی هاتون خیلی به خودتون فشار میارید

حیفید بابا ، انقده سخت نگیرید

اصلا شماها باید برید سازمان ملل نظرات جهانی بدید (لولی)

ممنون از اینکه ضایع شدنم رو بهم اعلام کردید

کلی ذوق کرده بودمااااا .....

انقدر تو پست قبلی حرف ِ رید..(ن) زدم خودم هم اساسیییییی ری دارام دیرام ....

 

بند 2:

دیروز عجب شبی بود!

حدودای 9-10 اینا بود که با دوس دخترم (لول) زدیم بیرون هوا خوری! - نمیدونم شایدم گوه خوری -

داشتیم از جلو پارک رد میشدیم که دیدیم 2 تا خرکس ( همون کبوترای عاشق) افتادن به جونه هم

پسره هی دسته دختر رو میکشید تا باهاش بره

ما هم که غیرتییییییییییی (لول) گفتیم بریم یه حالی به پسره بدیم ******

رفتیم جلو ؛ زدم به سینه شو هلش دادم عقب که مادر فلان ، پدر بهمان تو خجالت نمیکشی بچه ک..نی ؟

و علی آخر ...

اونم که کم نمیورد ، اخرش برگشت گفت زنمه دلم میخواد باهاش دعوا کنم ...

ما هم درجا فکامون افتاد پائین ( فکر میکردیم پسره میخواد دختره رو بدزده و قراره ما هم بشیم ناجی دختره )

خلاصه اینکه ما هم خودمون رو نباختیم و گفتیم به درک که زنته ، چون زنته باید اینطوری کنی

که اونم آبه پاکی رو ریخت رو دستمون و گفت به شما ربطی نداره (واقعا هم نداشت دیگه)

برگشتم به دختره گفتم راست میگه ؟ که اون تصدیق کرد

خلاصه اینکه اگه بیشتر میموندیم خودمونو ضایع میکردیم

دسته دختره رو گرفتم و کشوندمش طرفه پسره و گفتم بیا برو جرش بده (لول)

اینو که گفتم دختره شاکی شد و شاخ شد

یه وضع دیدنی شده بود ....

.........

..........

میبینید ؟ ملت لیاقت ندارن

دیگه جلوم هم آدمارو تیکه پاره کنن برام خیالی نیست

حتما حقشونه دیگه .......

 

بند 3:

امان از این روزگار

هیچی نداره حداقل سحر خیز کردنه من رو داره .....

راستی موفق به دیدنه شاهکارم شدید؟

 

۳۳


شاهکارامو حال اومدید - و رفتید - ؟ ( لوگو و عکس بالای صفحه )

اصلا من رو ساختن برای کارای هنری ...

گفتم هنری دوباره هوسه ریشه یابی زد به سرم (لوول)

میدونید کلمه هنری از کجا اومده ؟ کلمه هنری از بخش اول دو کلمه ی "هنگام " و " رید..(ن) " مشتق شده ؛

یعنی هنگام ِ رید ..(ن) ؛ حالا چه ارتباطی بینشونه بعدا بهتون میگم ...

همین هِنری هشتم رو در نظر بگیرید ، من احتمال میدم که هنگام ِ رید..(ن) هشت بار پامیشده و میشسته ! حالا چه سرری (!) تو این کارش بوده رو اعتراف میکنم که نمیدونم اما هر چی بوده باید حسابی به هیکلش گند میخورده - احتمالا اگه این کارو رو نمیکرده بهش هنری هشتم نمیگفتن -(لول)

دیدید وقتی آدم میره دبلیو سی چه فکرش باز میشه و تند وتند اکسیژن به مغزش میرسه ! خوده من به شخصه یادم میاد یه بار که رفتم تو اتاق فکر (همون دبلیو سی ) همچون تو افکاره خودم غرق شده بودم که نزدیک بود بعد از سیفون کشیدن منم برم اون ته مهااا (هووووق چی گفتم)

خلاصه اینکه هنگامه رید..(ن) آثار نابی! میتونی تو ذهنت خلق کنی ، شاید که نه 100 درصد بخاطر همینه که آثار قشنگ رو میگن کار هنری!

اما یکی مثل پیکاسو رو در نظر بگیرید واقعا که رید..(ه) تو کارای هنری ، میشه گفت هنری واری (هنگام رید(ن) واقعا رید(ه)) ...

آخه از آدمی مثل پیکاسو هم نمیشه زیاد توقع داشت :

پی = پیدرم ( همون پدر ) دراومد تا

کا = کارام

سو = سوژه شد !

****************** شما زیاد به خودتون نگیرد من وقتی قاطی میکنم دیگه حالیم نیست چه اراجیفی سمبل میکنم ......