توهمات پلیده ....
افکار ملانکولی و جرقه ای که فقط مخصوص مخ ِ خودمه و یه جورایی ابراز اعتراض به بشوک هست ، پس کسی به خودش نگیره ......توهمات پلیده ....
افکار ملانکولی و جرقه ای که فقط مخصوص مخ ِ خودمه و یه جورایی ابراز اعتراض به بشوک هست ، پس کسی به خودش نگیره ......۳۳
شاهکارامو حال اومدید - و رفتید - ؟ ( لوگو و عکس بالای صفحه )
اصلا من رو ساختن برای کارای هنری ...
گفتم هنری دوباره هوسه ریشه یابی زد به سرم (لوول)
میدونید کلمه هنری از کجا اومده ؟ کلمه هنری از بخش اول دو کلمه ی "هنگام " و " رید..(ن) " مشتق شده ؛
یعنی هنگام ِ رید ..(ن) ؛ حالا چه ارتباطی بینشونه بعدا بهتون میگم ...
همین هِنری هشتم رو در نظر بگیرید ، من احتمال میدم که هنگام ِ رید..(ن) هشت بار پامیشده و میشسته ! حالا چه سرری (!) تو این کارش بوده رو اعتراف میکنم که نمیدونم اما هر چی بوده باید حسابی به هیکلش گند میخورده - احتمالا اگه این کارو رو نمیکرده بهش هنری هشتم نمیگفتن -(لول)
دیدید وقتی آدم میره دبلیو سی چه فکرش باز میشه و تند وتند اکسیژن به مغزش میرسه ! خوده من به شخصه یادم میاد یه بار که رفتم تو اتاق فکر (همون دبلیو سی ) همچون تو افکاره خودم غرق شده بودم که نزدیک بود بعد از سیفون کشیدن منم برم اون ته مهااا (هووووق چی گفتم)
خلاصه اینکه هنگامه رید..(ن) آثار نابی! میتونی تو ذهنت خلق کنی ، شاید که نه 100 درصد بخاطر همینه که آثار قشنگ رو میگن کار هنری!
اما یکی مثل پیکاسو رو در نظر بگیرید واقعا که رید..(ه) تو کارای هنری ، میشه گفت هنری واری (هنگام رید(ن) واقعا رید(ه)) ...
آخه از آدمی مثل پیکاسو هم نمیشه زیاد توقع داشت :
پی = پیدرم ( همون پدر ) دراومد تا
کا = کارام
سو = سوژه شد !
****************** شما زیاد به خودتون نگیرد من وقتی قاطی میکنم دیگه حالیم نیست چه اراجیفی سمبل میکنم ......
به به بابا خیلی هنر مندی
آفرین به تو
بیا بوست کنم
آهاااان
جوووووون
- حالا یه بارم خودم برای خودم کامنت بذارم چی میشه مگه؟ -
سلام
مرسی که نظر داده بودی
وبلاگ شما هم قشنگه
خیلی هم خوشم اومد که خبیثی
بازم میام تو هم بیا
ببین دوست دارم بزنمت
امیدوارم تو نخوای منو بزنی
چون اینقققققققققققققققققققققققققققققدر میزنمت !
فکر کنم باحال مینویسی- خداحافظ
تو بیا بزن هر کیه که نزنه (لول)
از اینکه به من سر زدی ممنون....
یه جمله می نویسم اگه خبیث باشی معنیشو می فهمی
Hate you
چائی را خیلی دوست دارم
آن هم به مقدار فراوان
بعد از اینکه از شاش درد(نوعی بیماری که در اثر خوردن زیاد چائی و نشاشیدن رخ میدهد) میمیرم و دستشوئی میروم
احساس میکنم که پروردگار عالمیان هستم
.....
چائی را خیلی دوست دارم
به خاطر حس بعد از آن
احساس خدائی میکنم
اقرار میکنم که اگر در یونان باستان بودیم اسمم را الهه شاشو میگذاشتند
خیلی ابتکار عمل به خرج دادیا ولی باز نمیشه...
سربرگ وبلاگ هم باز نمیشه...
اینجا آپلود کن:
http://www.tinypic.com
ریدی به خبیث خونه
راستی نگفتی چه کوفتی ؟
نکنه مگس ها به دور شیرینی منظورته !!!!
من آپیدما...
راستی چرا ریدی با عکس بالای صفحه باز نمیشه.
سلام دوست خوبم..خوبی؟ من اثاث کشی نکردم.به همه دوستام سر میزنم فقط دیگه نمینویسم.دوست من نمیدونم نوشته های قبلیم رو خوندی یا نه ولی اگر رفتم به خاطر کسی بود که دوسش داشتم..یکی از همکلاسی های دانشگاه بود که ۴ سال همدیگر رو میشناختیم ولی غرور من....بگذریم.نمیدونم ولی فکر کنم که تو هم عشق رو به عنوان یه چیز زیبا که تو زندگی آدما رخ میده قبول داری وقتی در وبلاگ شهرام دیدم گفتی دوست داری تو بغل یه پسر گریه کنی..خلاصه خانم خانما ببخشین که زیاد حزف زدم.نصف شبی فیلم یاد هندستون کرد آخه همین الان از عروسی دوستم اومدم.. خوشحالم که با وبلاگت آشنا شدم.. از این به بعد هر روز مزاحمت میشم ..مرسی و ممنون.خداحافظ