گفتم که دیشب مهمون بابا ! داشتیم
میدونید چه طوری جیم شدم ؟
با ، بابا سر موضوع های قدیمی یه کم دعوا کردمو بهونه شب رو رله کردم ....
عوضش با بشوک و دارو دسته ی احمقش رفتیم فست فود .....
منم حسه افاده گرفتن افتاد تو جونم و رفتم در ک..ن ِ فیل نشستم و به اصطلاح چ.. اومدم ( البته دور از جون )
هی به این ملته خنگ گفتم نوشابه نخورید ضرر داره به جاش دووووووغ بخورید
اونا هم های کلااااس ؛ بابااااا مگه غذای قرن 21 رو با دوغ عهد دقیانوس میخورن؟
به درک اسفل السافلین .....
من که طرفدار دوغ و غذاهای مفیدم نه این چرت وپرتای شکم پر کن
وقتی قرار اون مشکه رو پر کنی حداقل با یه چیز مفید پر کن نه با این آشغالا که آخرش هم همشو رو میری..ی... (لول)
من که انقدر از این سوسیس و کالباسا و بقیه مشتقات تفالهای حیونا! بدم میاد که حد نداره
از من که میشنوید از این آشغالها نخورید ، اگه هم خورید به درک، به من چه ، چی کارتون کنم ؟ آدم خودش باید عاقل باشه (هووووق)
واقعا خاک بر سر کاهو کنم .......
*********** بییاین یه کاری بکنیم ، خسته شدم
************** یه کار خوب کنیم .......
بند 1:
میدونید چیه ؟
پیش خودم داشتم حساب میکردم که در روز چند نفر سرویس میشن ؟
البته نه از اون سرویسهای درسی ......
محاسبات من نشون میده تعداد افرادی که در روز سرویس میکنن خیلی بیشتر از افرادیه که در روز سرویس میشن اما نمیدونم چرا معکوسشم جواب میده!!(لوووول)
بدجوری گیج شدم یکی به دادم برسه (لولی)......
اگه تونستید قانعم کنید ، یه دور میتونید برید سرویس رایگان - البته سوار شید- (لووولی)
بند 2:
امشب مهمون داریم
اونم چه مهمونایی (هووووق)
مهمونای بابا
نمیدونم به چه بهانه ای فلنگ رو ببندم
راستی تا همین نیم ساعت پیش خواب بودم
انقدهههههه حاااااال داد
ولی تو ذل (؟) گرما باید برم بیرون
اونم پیشه کی؟؟؟
بشوک ......
واااای از دست ِ این بشووووک
دیروز بعد از اینکه آپ کردم رفتم پیشش
سرویس شدماااا
تا 1 ساعت نمیتونستم بتمرگم رو مبل
همینطوری مثل این دیونه ها میچرخیدم دور خودم ، اونم هی میخندید بهم
منم که دیدم داره ک..ر بازی درمیاره نقشمو موقع رفتن عملی کردم
دوباره راستش کردمو فلنگو بستم و پریدم بیرون
تو ماشین اشکش داشت درمیومد
هی دستمو میذاشت رو نقطه ممنوعه ( اونم تو ماشین هوووووووووق)
آخه خیلی حشرش بالاس بره تو کف منگ ِ منگ میشه (کممممممر داره آآآآآآآآآآآآآآآه)
پدر سگ به من میخندید ......
منم کلی حال کردم از حالش ......
بچه ک..رو زندگیشو خلاصه کرده تو س..س ؛ البته دسته کمی از من نداره ، منم بدجوری بد عادت شدم
اصلا که چی اینارو گفتم؟؟
آهان فقط اینو بدونید که دنیا به ک..س بنده ، ک...ر فقط یه بهانه س (لووول ؛ چی گفتم!!!)
مرصاد جون دوباره حرفم رو ترجمه کن (لولی)
.....
ااه حالم بهم خورد از بس صبح زود بلند شدم ......
برم ببینم چی کار میکنم با این روزگار ......
مغزم :
مغزم یکپارچه شده ،دیگه سمت راست یا چپ نداره ؛ یه سمت ---> ملانکولی
چشمام :
چشمام دیگه اون معصومیت رو نداره ، برق پلیدی رو راحت میشه دید
گوشام :
گوشام هیچی نمیشنوه ؛ از کار افتاده
دهانم :
دهانم دیگه حرفای خوب بلد نیست ، فقط تحقیر میکنه
دستام :
دستام دیگه دست ِ کسی رو نمیگیره
پاهام :
پاهام جایی برای رفتن نداره
قلبم :
دیگه سفید نیست از خون چرکین هم کثیف تر شده ....
آره این منم
منی که نمیخواستم این باشم
اما الان راضیم
چون فقط خودم رو میبینم ....
(شما چی ؟ تو کدوم مورد همراه منید ؟)
خوب من دیگه برم تا دیرم نشده ......
فردا به بلاگاتون سر میزنم .......