توهمات پلیده ....

افکار ملانکولی و جرقه ای که فقط مخصوص مخ ِ خودمه و یه جورایی ابراز اعتراض به بشوک هست ، پس کسی به خودش نگیره ......

توهمات پلیده ....

افکار ملانکولی و جرقه ای که فقط مخصوص مخ ِ خودمه و یه جورایی ابراز اعتراض به بشوک هست ، پس کسی به خودش نگیره ......

۳۸ - ضدعفونی ....


خوبم مرسی ... 

چیه ؟ کفتون برید ؟

تقصیر من نیست ، همش زیر سره وایتکسه ، آخه اخیرا بلاگم دست خوش حملاته افراد اجنبی و بعضا کرمکی قرار گرفته بود

منم چون خودم رو نسبت به شما ها مسئول میدونم و یه جورایی روی شماها تعصب دارم  صلاح دیدم که یه ضد عفونی اساسی کنم

بخاطر همین بلاگ رو تا کله کردم تو وایتکس ، اما یادم رفت درش بیارم و وقتی رسیدم دیدم اااااااااای دله غافل رنگه بلاگم پریده و شده مثله گچ دیوار دستشویی مش غلام حسین .

مشکین تاژ رو واسه همین موقع ها ساختن دیگه ، اما من بیچاره پول نداشتم برم بگیرم .

 

خوب ؟ نظرتون چیه ؟ هر کی بگه بده خودش بده

********** قسمت دوم وآخر بشوک بابا میشود رو تو پست بعدی مینویسم

 

37 - بشوک بابا میشود ....


*****************************************************************************

بابای خودم ، میدونم که میدونی چه حسی بهت دارم اما با تمام این حرفها روزت مبارک ...

**************************************************************************

وااای چشمتون روز بد نبینه (اگه هم دید بذار به حسابه صفای دلش )

این چند روزه دلم بدجوری اعتصاب کرده بود نه چیزی میخورد نه چیزی میورد بالا ...

یه قرارداد 2-3 روزه هم با دستشویی بسته بود ؛ لامصب (دلم رو میگم) معلوم نبود یواشکی چطوری این همه کار کرده ...

حالت تهوع ، روم به دیفااال استفراق و اسهال ؛ امونمو بریده بود

یه لحظه فکر کردم حامله شدم !! دلم هری(!) ریخت کفه دستشویی ؛ هر چی فحش بلت بودم نثار خاک پای بشوک کردم ...

اخه پدرسگ کِی ریختی که من نفهمیدم (لووول) ، جَلدی رفتم گوشی رو برداشتم

الو الو بشوک ِ بی صاحاب ؟؟!! پدر سگ چی کار کردی؟؟؟(البته اینطوری نگفتمااا)

اینطوری:

اللللللللللللللللو (با عشوه) خوبی عزیزم؟

الهی من فدات شم ، من دارم لطف میکنم و جونم رو از این سگدونی میکنم

بشوک --------> چی شده من انقدر مهلبونانه حرف میزنم!!!!!

یهو شعله های عقشم شعله ور شد ؛ بشوک تبریک میگم بهت تو بابا شدی عزیزم ، اونم تو همچین روزه عزیزی که روزه باباهاس !(هوووق)

- آه ای پلیده نمردیم و بالاخره تو رو اساسی گاییدیم !

- آره عزیزم بازم از این کارا بکن (هه هه هه )

خلاصه اینکه قرار گذاشتیم بریم از نی نی یه عکس بندازیم ...

1 ساعت بعد

- وای شکمت چه بزرگ شده پلیده

- آره پدر سوخته خیلی توپوله

- بذار صدای قلبشو بشنوم

قااااااار قوووووووووور

- اوا پلیده چرا بچمون قار قار میکنه

(الان مثلا دارم فکر میکنم)

(یهو یاد یه چیزی میوفتم )

- جیییییییییییییییییییییییییغ جوووووووووووووق واااااای بشوک دیدی چه خاکی بر سرمون ریخته شده ؟

من موقعی که داشتیم بچمونو با عشق میساختیم! یه لحظه بیرون رو نگاه کردم و یه کلاغ دیدم ، دیدی بیچاره شدیم ؟

- چرا خودتو عذاب میدی عزیزم ؟ اینطوری بهتر شد دیگه مجبور نیستیم پول سزارین بدیم ، تا چند وقت دیگه خودش با تخم میاد بیرون !

- نه نمیخوام ، اون وقت ک..نم گشاد میشه

- ناراحت نباش وقتی ببینیش چشماتم گشاد میشه

( همین موقع نوبت ما میشه و میریم تو)

- آقا شما نمیتونید برید تو

- چی میگی خاااااانوم این اولین بچمونه ، میخوایم اولین عکس رو دسته جمعی بندازیم (لووول)

- آقای محترم مثله اینکه شما متوجه نیستید ، خانوم شما بهشون بگید که سونوگرافی آتلیه نیست

- راست میگه دیگه بشوک ، نمیتونی بیای دیگه ، ما عکس میندازیم بعد با فتوشاپ عکس تو هم اضافه میکنیم (لوول)

( خانوم پرستار یه آن چشماش گشاد شد! - دلیلشو نفهمیدم ، خواستم ازش بپرسم که اونم بچمونو دیده که به یه لحن محبت آمیزی گفت بفرما خانوم بفرما -)

(ادامه داره)

36 - بلاگ بلاگ بیگیلی بلاگ .....


1- اونایی که بلاگ من رو تو بلاگ خودشون لینک کردن و من یادم رفته که بلاگشون رو تو بلاگم لینک کنم بهم بگن که بلاگشون رو تو بلاگم لینک نکردم تا من بلاگشون رو تو بلاگم لینک کنم

2 - اونایی که میخوان بلاگ من رو تو بلاگشون لینک کنن و میخوان که بلاگشون تو بلاگ من لینک بشه بهم بگن که طالبن که هم بلاگ من تو بلاگشون لینک بشه هم بلاگ خودشون تو بلاگم لینک بشه تا هم من بلاگشون رو تو بلاگم لینک کنم هم اونا بلاگم رو تو بلاگشون لینک کنن

3 - اونایی که بلاگ ندارن برن یه بلاگ بسازن و بعد بیان به من بگن که بلاگامون رو لینک کنیم

آخخییییییش بالاخره خودم رو تخلیه کرددددددددم ....

 ................................................................

یه قری افتاده تو کمرم ناااااااافرم داره اذیتم میکنه

شاید بخاطر ِ پیچی ِ که صبح خوردم ( هه هه هه)

................................................................

راستی دیشب میدونید چی صید کردم ؟

یه لنگه کفشه پارررره (لووووول)

2 ساعت مخشو خوردم بعد از 2 ساعت طرف وب دااااااد

یههههههو ک..نم وا رفت ( هه هه هه )

یه فسیل نر اونم از نژاد ِ کوسه ک..ن پاره ......

هیچی دیگه بدجوری به ک..نم برخورد

درجا غیب شدم و دیگه جوابشو ندادم

اینم از صید ما ، بیخه ک..نه زنش .....

یه چیز تو این مایه ها بود اما یه کم چروک تر ------->  

                                              

..............................................................

راستی بلاگه من سرچیابه! بچه ک..نی ها شده ، اینو میدونستید ؟؟

۳۵


بند 1 :

رفقاااا (لوول)  

من بدجوری تو کفه یه چیزی موندم ...

نمیدونم دارم اوس میشم یا طرف اوسه؟

میلاد رو میگم ....

جونه من ؛ میلاد مارو گرفتییییی؟؟؟؟

دارم از خنده منفجر میشممممممم

معنی Hate u رو جدکی ازم پرسیدی یا شوخیهههه ؟؟؟

بدجوری گیج شدم

بیخیال بابا بالاخره یا من 5 میزنم یا شماها دیگه ....

راستی خیلی بی معرفتیت بجای تشویق کردنتونه؟

اصلا بیاید برید ....

 

درضمن یه کم بهتون رو دادم دیگه از حد خودتون تجاوز نکنید

جنبه هم چیزه خوبیه .....

بند 2:

من میگم بیاید یه کاری بکنیم که دیگه آسمون آبی نباشه ( البته نه اینکه این دودا میذارن ؟؟؟)

من میگم بیاید یه کاری بکنیم که دیگه شبها آروم نباشه ( البته نه اینکه این دزدا میزارن ؟؟؟)

من میگم بیاید یه کاری بکنیم که دیگه دوست داشتن معنی نداشته باشه (البته نه اینکه الان داره ؟؟؟)

من میگم بیاید یه کاری بکنیم که دیگه من اینجا چیزی ننویسم ( البته نه اینکه دست شماست؟؟؟) (لووووووووول)

این همه من گفتم حالا شما یه چیزی بگید ...... ( البته اگه میتونید - من که نتونستم نه اینکه اش رو جابدم - )

بند 3:

بیخوابی بد جوری زده تو ک..نم

میخوام برم چت ، مخ بزنم ....

باشد که تورمان خوب صید کند ....