توهمات پلیده ....

افکار ملانکولی و جرقه ای که فقط مخصوص مخ ِ خودمه و یه جورایی ابراز اعتراض به بشوک هست ، پس کسی به خودش نگیره ......

توهمات پلیده ....

افکار ملانکولی و جرقه ای که فقط مخصوص مخ ِ خودمه و یه جورایی ابراز اعتراض به بشوک هست ، پس کسی به خودش نگیره ......

۴۲


 

چند وقت پیش بشوک ازم پرسید :

هنوز دوسم داری؟

بهش گفتم :

آره هنوز دوست دارم.

گفت :

چند تا ؟

هیچی نگفتم و یه لبخند بهش تحویل دادم اما داشتم به اندازه اش فکر میکردم ....

اندازه ی :

10000 تا کاکتوس که هر کدوم از تیغاش به 1 متر رسیده

20000 تا سگ هار که دورت کردن

30000 تا کلاغ که میخوان بیان بوست کنن

40000 تا شهاب سنگ که کله ی پوکه تو رو نشونه گرفتن

50000 تا سم کشنده که قراره همه رو رو تو تست کنن

60000 تا ولت! (لوووول) که قراره بیاد باهات دست بده

70000 تا چوب تر که قرار مقاومت هر کدوم رو ، رو بدنت تشخیص بدن

80000 تا جوجه تیغی که موظف به ناز کردنشونی

90000 تا بادکنک که باید در عرض 1 ساعت بادشون کنی

10000 تا پاکت نامه که همه رو باید لیس بزنی (هه هه هه)

نمیدونم چرا احساس کردم که اگه دوسش نداشته باشم سنگینترم .....

نظر شما چیه ؟ بالاخره دوسش داشته باشم یا نه ؟

.........................................

آخ که من قربونه این کامنت های مریخیتون برررررررررررررم وبرگردم

 

۴۱ -همه به نوعی سرکارن .....


بابا شماها از بیخ خرابید

هر کی یه کاره مفت گیرش بیاد زودی براش حرف درمیارید

نخیر اینجانب پلیده خانوم ملقب به دختر اهریمن یه عدد! کار دولتی پیدا کردم که قراره اونجا مهندس بشم (لوووول)

جدی میگم نیشاتونو ببندید

من چون کارهای کامپیو"تــــــریم "- البته تریم بیشتره - (هه هه هه ) در حد عالی تر از این حرفهاست (لوووول) قرار شده برم اونجا قراردادی کار کنم

البته ساعت کاریش مثله شرکتای دولتیه آخه کارشم دولتیه

با تیپا هم نمیدازنم بیرون چون تا دلتون بخواد پارتیم به راه ِ

اسما" هم مهندسم اما بهشون قول دادم که دانشگاه هم برم

- اصلا حال دانشجو شدن ندارم ، آخه دانشجو شدن هم افتخاره؟ من که بدم میاد -

- درضمن هرکس هم خواستاره کاره باید صبر کنه تا من اونجا مدیر عامل بشم (لولی) -

 

.................................................................................

اضافه بر سازمان :

تا 2 ساعت پیش عمه مینا خونهمون بودم میخواستم آپ کنم که با موج اتنقادات عمه جان روبه رو شدم که :

آخه دختر مگه تو علافی ، وبلاگ بازی دمده شده ، برو 2تا کلمه حرف حساب یاد بگیر ....

خلاصه اینکه نافرم زد تو حالمون و از خیره آپ کردن گذشتیم

اما به 2 -3 تا وبلاگ بردمش تا اونا رو بخونه

گفتم بیا عمه جان من علافم یا اینا که میان اینجا خالی میبندن وملت رو میذارن تو کف ؟

یه یارو هست ( حالا دختر یا پسرش بماند) که من بدجوری تو نخشم ، ناخواسته وبطور اتفاقی هم به انواع واقسام بلاگهای مزخرفی که ساخته دست پیدا کردم

نه توی توهم نیستم

من دیگه خوب میشناسمش از نوع نوشتهاش ، براش یه کامنت هم گذاشتم که چرا اینکار رو میکنی و اینکه یه کم خودت باش ؛ اما اوشون خودشون رو زدن به اون راه و اصلا کامنت من رو تائید نکردن

این فقط حرف من نیست وقتی به عمه ام بلاگاشو نشون دادم اونم تائید کرده ؛ البته یه بلاگ هم که از نظر محتوا شبیه بلاگای اون بود هم قاطیش کردم اما خیلی راهت تونست تشخیص بده

واقعا من متاسفم

نمیدونم چرا بعضی انقققققققققققققققدر علافن البته به قول عمه ام من ته علافا تشریف دارم

این رو هم نمیدونم چرا اتقدر بعضی ها خنگ هستن که همه چیز رو سریع قبول میکنن

بابا یه کم دوگولتون رو بکار بندازید خوشتون میاد بقیه علافتون کنن ؛ نه خداییش خوشتون میاد؟؟؟؟؟

- بعضی ها هم خوب سرکارنااااا-

- این حرفا بدجوری رو دلم سنگینی میکرد ؛ آقا جون بد میگم بگو بد میگم تا دیگه بد نگم (لوووول)-

.............................................................................

تا اونجا که میشد جواب کامنت تاتون رو دادم دیگه خیلی زور زدمااااااا

خوب من برم لالایی تا برام حرف درنیوردن (هه هه هه؟؟)

 

۴۰


نمیدونم چرا اگه یه روز آپ نکنم احساس میکنم از قافله عقبم

بخاطر همینه که اگه نوکه دماوند هم باشم هر جور شده با بیسیم آپ میکنم

- بس که من مسئولیت پذریم ؛ یا شایدم علاف - هه هه هه

بدجوری دارم معتاد میشم باید یه فکری به حال خودم بکنم .....

 

امروز روز مهمی برای من بود هم برای من ، هم برای خودم ،هم برای هردومون !

برای استخدام رفتم یه جا مخ زنی (لووول) - البته نیازی به مخ زنی نیست من رو همینطوری رو هوا برای کارای تخصصی میقاپن - ، جاشم که جا نبود بهشته بدبخت بیچاره هایی مثل من بود که آویزونه یه ساعت کار بودن ! (واه واه)

ساعت 7 صبح ساعتم که از من هول تر بود یه جیغ ویغی راه انداخت که هنوز که هنوزه دارم صداشو میشنوم

خوب اون بیچاره هم حق داره باطریه نو میخواد ، منم تا کار نکنم که نمیتونم براش بخرم

ولی اگه دهنتون آب نیوفته میگم چه جایی بووووووووود

مممممممممممممملس راسته کار خودم

میشینی هوا میخوری پول میگیری هی هوا میخوری پول میگیری یهو فکر نکنید بجای هوا کش استخدام شدما (لول) نه کاره من تخصصی تره (هه هه هه) خلاصه این شده که قرار شد یه چند وقت دیگه مشغول بشم

فکرشوووو کن من برم کار کنم چهههههههه شوووووووود ....

-دیگه هر کی خربزه میخواد پای لرزش باید بخواد دیگه البته من مستقل بودن رو میخوام که باید پای همه چیزشم وایسم دیگه -

راستی اینترنتشم به راه فکر کنم من برم اونجا کار کنم دیگه تو اینترنت غرق بشم ....

******************** کسی از علما نفهمید موضوع این کرم رو ؟

 

۳۹ - ادامه بشوک بابا میشود ....


خانومه: بخواب رو تخت و لباستو بزن بالا وزیپ شلوارتم بکش پائین !

من : اوا خانوووم من که نیومدم عکس سکسی بندازم ، لطف کنید یه عکس رسمی و باکلاس بندازید

( نمیدونم چرا بعد از این حرفم خانوم به مدت 3 ثانیه کله بدنش سست شد )

- ببین خانووم عزیز شما اصلاااااا حالتون خوب نیست بهتره حرف نزنید ، یا اصلا چشماتو ببند و یه کم استراحت بکن

منم که حرف گوش ککککن ، سریع چشمامو بستم

یهو صدای پا شنیدم ،چشمامو یواشکی باز کردم و دیدم یه آقاه داره میاد طرفم

بعد از چند دیقه یهو یه چیزی ریخت رو شکمم

وااااااااااااااااااااااااااااااای پدر سگ اینم فکر حاله خودشه هاااااا (لووول)

تا اومدم چشمامو باز کنم ،حس کردم داره با یه چیزی شکممو میمالونه

نکبت خیلی هم حرفه ای این کار رو میکرد ؛ منم که خجالتیییییی روم نشد چشمامو باز کنم و الکی خودمو زدم به خواب که یه وقت فکر نکنه من بی زبونمو هیچی بهش نمیگم (لوول)

بعد از چند دیقه گفت خانوووم پاشو خوابت برده؟

منم چشمامو باز کردم و الکی مالوندمش و گفتم : ااا ساعت چنده ؟ خیلی وقته خوابم ؟

آقاه ِ هم یه لبخند موزیانه زد و یه دستمال بهم داد وگفت شکمتو پاک کن ؛ من هم بخاطر اینکه خودم رو بزنم به اون راه که هیچی نفهمیدم گفتم :

- وااای خیلی گرم بود ، نگااا کلی هم عرق کردم

بعد بهم یه عکس سیاه سفید داد و گفت خبری نیست خانوم و رفت ( فکر کنم منظورش از خبری نیست این بوده که کسی اون دوروبرا نیست و میتونم زود برم بیرون تا کسی ندیده !)

هی عکس رو این ور کردم هی اونور کردم ....

وااااااااااااااااای دیدید چی شد ؟ بچمون کرم شده بود نه کلاغ ، نمیدونید چه قد بلندی داشت ....

( تموم شد)

***************** حالا اگه گفتید چرا بچمون تبدیل به کرم شد؟

( این داستان کاملا خیالی بود و فقط دل دردش من رو بیچاره کرد)

......................................................................................

اضافه بر سازمان :

در جوابه کامنت خانم یا آقای " اسم وآدرس مهم نیست " چیزی نوشتم که گفتم شاید بد نباشه شما ها هم بخونید ، تو همین پست قبلیه اس ...

********** اینم یه عکس یادگاری برای عاشقا (لول) :