توهمات پلیده ....

افکار ملانکولی و جرقه ای که فقط مخصوص مخ ِ خودمه و یه جورایی ابراز اعتراض به بشوک هست ، پس کسی به خودش نگیره ......

توهمات پلیده ....

افکار ملانکولی و جرقه ای که فقط مخصوص مخ ِ خودمه و یه جورایی ابراز اعتراض به بشوک هست ، پس کسی به خودش نگیره ......

۵۰


شصتم چلاق ، زبونم لای در اگه بخوام شما رو از نون خوردن بندازم (لووول)

من تا آخره بلاگ اسکای تشریف دارم عمرا جا خالی نمیدم ؛ من تازه داغ شدم (هه هه هه )

درمورد میتینگ فکر کنم به بعضی ها برخورد

اوشگول 22 ساله و مرصاد 18 ساله ؛ شما دوتا اگه سنتون هم دو رقمی نشده بود زورچپونیتون میکردیم تو میتینگ

خوب درمورد این یارو که هر دفعه به اسم یکی کامنت میذاره ؛ فکر کنم خودتم دیگه خودت رو نشناسی ، من که حدس میزنم کی باشی

و تمام این حرفات هم بخاطر اینه که ضایعت کردم و حسابی داری میسوزی؛ اینطوری میخوای خودت رو آروم کنی

- اگه اینطور نیست چرا با اینکه این بلاگ رو به مکانی که فقط راست ِ کار خودته تشبیه میکنی هر دفعه میای؟-

برام مهم نیست چی میگی ؛ برای تمام کسایی هم که میان اینجا مهم نیست که تو چی بلغور میکنی پس خودت رو جمع کن

- خوشم میاد خودشم میدونه جزو آدما نیست -

............

اووووووم خوووووب چند تا سوال در مورد فلسفه ی پدر و پدر شناسی از علما داشتم هر کی درست جواب بددددددده

درست جواب داده دیگه (هه هه هه )

1- چرا با وجود اینکه ما میدونیم یکی پدر داره بهش میگیم بی پدر؟

2- چرا با وجود اینکه ما میدونیم یکی پدرش تو دریا غرق شده میگیم پدر سوخته؟

3- چرا با وجود اینکه ما میدونیم پدر یکی سگ نداره بهش میگیم سگ پدر؟ ( سگ ِ پدر)

4- چرا با وجود اینکه ما میدونیم پدر یکی این وسط هیچ کاره س بهش میگیم توله سگ؟ ( لوول رو بیا تو ربط ِ بی ربطش )

 

هرکی بتونه این سوالا رو جواب بده طی مراسمی با شکوه لقب خدای علما متعلق (!!) به وجوده پر بارش میشه ...

۴۹


بند 1:

الف -

اصلا با بعضی هاتون حال نمیکنمااا

تا الان خیلی سعی کردم بهم برنخوره ؛ اما من سیب زمینی هم نیستم که هر چی دلتون خواست به من بگید و منم به حساب جنبه چیزی بهتون نگم

بعضی هاتون بد جوری پاتونو از گیلیمتون دراز تر میکنید

بالاخره یا پاتون قطع میشه یا گلیم از زیر پاتون کشیده میشه و با مخ میاین زمین

نیومدن به این بلاگ که مساوی آخرین روزه زندگیت نیست پدر جان (لووول)

حیفید بابا انقدر زحمت نکشید و هی بیاین اینجا به خواننده ها شخصیتشون رو گوشزد کنید

 

ب-

رفته بودم بلاگ مرصاد ؛ از شاهکارای قبلیش حرف زده بود ، منم که جو گیر تندی رفتم آرشیومو دیدم

یه لحظه شوکه شدم ....

قشنگ یادمه وقتی این بلاگ رو راه انداختم از همه متنفر بودم و چون نمیتونستم کلشون رو تو واقعیت بزنم میومدم اینجا خودم رو تخلیه میکردم

- یه جورایی عقده خفه کردن داشتم -

- ووووووه یادش به خیر به قوله خودم نقشم نیمه راه عوض شد و مهلبون شدم (هه هه هه ) -

دلیل دوم هم که من رو وادار کرد که بلاگ بزنم نوشتن بود

دسته خودم نیست هر جا باشم عادت دارم که هی چرت وپرت بگم ؛ بخاطر همین این بلاگ رو ساختم که برام به یادگار بمونه

چون من اصلا آدم منظمی نیستم که بخوام رو کاغذ بنویسم چون دور رو ورم پر میشه از کاغذ و دستهام هم جوهری

من مثل این اوسگلا نیستم که بخاطر کمبود توجه میان بلاگ میزنن ، چون اصلا به قیافه ی من نمیخوره که بلاگ داشته باشم

شده نظرات رو هم بلوک میکنم و فقط فقط برای خودم مینویسم

اما من میخوام برای شما ها هم بنویسم به خاطر همین یه نظر خواهی میکنم

فقط کافیه بگید در مورد کدوم عنوانهای زیر بنویسم فقط عنوانهای زیر:

1- خودم وبشوک

2- بشوک و خودم

3- فقط خودم

4- فقط بشوک

5- خودمون دوتا

(لوووول)

از اول و جدی :

1- خودم وبشوک

2- داستانهای تخم.. - تخیلی

3- مثل همیشه اراجیف

4- یا مثل همون نوشته هایی که اولا مینوشتم

5- یا اصلا گورمو گم کنم

- این آخریه به هیچ احد (!) و ناسی (!) مربوط نمیشود -

 

ج-

میدونید تو این مدت یه چیزی فهمیدم و اون اینه که :

نظراتی که میدید اصلا مربوط به متن من نمیشه البته به جز نظر بعضیها

اصلا شما فکر کنید من یه عجوزه ی چاق ِ کچل ِ ناخون عقابیم

فکر کنم اینطوری راحت تر میتونید نظر بدید ویا بهتر بگم نظر ندید (لووول)

- شاید نوشته هامو رفتم تو یه بلاگ ناشناس نوشتم ، این بستگی به شما داره -

از اونجایی هم که جنبه ی بعضی هاتون سوراخه و تو میتینگ ممکنه خودتون رو خیس کنید

میتینگ ما محدود شده به افراد خاص و مساوی و بالای 24 سال (لوووول)

البته دخترا تو هر سنی باشن قدمشون رو چشمه آقایون (هه هه هه)

یه حسی به من میگه بیشتر کسایی که میان بلاگ من فنچ هستن .... حسم درست میگه لطفا!؟

راستی میترا خانوم!!!!!! لطفا به قسمت نظرات پست قبلی مراجعه فرمائید!!

 

بند 2:

درمورد پست قبلی :

در مورده 2 تا از دوستای خوبم بود که من هر دوشون رو خیلیییی دوست دارم

خیلی هم با هم صمیمی هستیم اما نه در اون حدی که من تو متن نوشته بودم (لووول)

خواستگاری هم واقعیه ، ماما پسره با ماما دختر حرف زدن

حالا بقیه شم بعدا معلوم میشه

اما من بهش گفتم -دختره- :

ببین دوست جون سعی کن تو دنیا 2 چیز رو هرگز نخوری چون مجبوری تا آخره عمرتم بخوری:

اول گول

دوم د..ل

(لووووول)

پس از همینجا برای کسایی که فکر کردن من گول خوردم زبونم را تا چونه ام بیرون میاورم (لوول)

 

۴۸ -روزهای مهمه یه پسر ....


درست 26 سال ِ پیش ، یه روزی که شب بود! نوک قله قاف ! همونجا که همه از ک..نه فیل به دنیا میومدن ،

یه پسری که یه کم هیز بود به دنیا اومد ....

اتاق عمل داخل ک..ن ِ فیل :

- بکککککککشش بیرووووووووون .... لامصصصصصصب جا خوش کرده

- عجب سرتقیه هااااا مثله اینکه خیال نداره بیاد بیرون

-آهااااااان ای خداااااا بالاخره اومد

- بچه پررو بده من بزنمش

تتتتتتتتتتتتتتتتتتتتق

- چرا گریه نمیکنه ؟

نی نی - جووووووووووووون بخورمت

-اوا خدا مرگم بده آآآآآآآآآآه

(پرستار قش کرد)

........................................................................

خلاصه اینکه این بچه روز به روز بزرگتر میشد ولی هیچ کس نمیدونست رشد مغزش داره صرف رشد ِ نقطه ممنوعش میشه (لووول)

........................................................................

یه روز قبل از خت..ه کردن :

مامان پسر - ببین مرد، دیگه وقتشه که پوست اونجای پسرمونو بکنیم

بابای پسر - نه خانووووم بذار یه کم رسیده تر بشه

- من که میدونم تو آخرش یه کاری میکنی که کپک بزنه ههههههههق ههههههههههق ههههق (گریه میکنه)

- خیلی خوب خانوم فردا میبریمش لایه برداری ، خوب شد ؟

........................................................................

خوب دیگه تمام سالهای زندگیشو صرف گای..دن میکنه و هیچ کار مهمی انجام نمیده تا اینکه 23 سالش میشه و با یه دختر آشنا میشه ....

این دختره خیلی خوب بوده ، اینا باهم دوست میشن بعد از 2 سال پسره از دختره خواستگاری میکنه

اما دختره هنوز که هنوزه نمیدونه دوسش داره یا نه ....

***************** اگه گفتید این دختر و پسره کی هستن ؟

راهنمایی :

- 100 درصد دارا و سارا نیستن ....

******************************************* تــــــــــــولدش مبــــــــــــــــــــــارک

 

 

** راستی تاریخ تولداتونو بدید تا براتون تولد بگیریم ...

۴۷


هان ای من ! هان ای تو! هان ای اوی مونث! هان ای اوی مذکر! هان ای ما! هان ای شما! هان ای ایشان!

هاااان؟ چیه ؟ حرفت را بزن ای فرزند خلف ، ابا نکن ؛ صدا بِکُن (لوووول)

پست 49 شماره 4۷