توهمات پلیده ....

افکار ملانکولی و جرقه ای که فقط مخصوص مخ ِ خودمه و یه جورایی ابراز اعتراض به بشوک هست ، پس کسی به خودش نگیره ......

توهمات پلیده ....

افکار ملانکولی و جرقه ای که فقط مخصوص مخ ِ خودمه و یه جورایی ابراز اعتراض به بشوک هست ، پس کسی به خودش نگیره ......

۱۶

 


بند 1:

همچنان شبها تاریک است

همچنان شبها ساکت است

همچنان شبها خفناک اما دلنشین است

همچنان شبها جون میده برای حال کردن

همچنان شبها جون میده برای خوردن

همچنان شبها جون میده برای ......

برای چی ؟

تو میدونی ......

چه شبهایی که تا صبح مارو سرویس کردی

چه شبهایی که تا صبح ......

تا صبح چی ؟

نذاشتی کفه ی مرگمون بذاریم بخوابیم

همه ش میگفتی فقط یه دور

اما این یه دور هی تکرار شد

انقدر دور زدیم که آخرش خودت از حال رفتی

تازه اونموقع بود که من رو فرم میومدم و میگفتم فقط یه دور دیگه

ها ها ها

چه زندگی ِ تمام کردنییی......

 

بند 2 :

از این به بعد جواب کامنت هاتون رو تو همون پیج ِ نظرات مینویسم ......

 

بند 3 :

فکر کنم لیریکش رو درست نوشتم ، اما اگه اشتباه ست بگید ؛ بند 3 رو هم باحال میخونه هم با حال حرفشو میزنه ( لوووووول)

 

So close no matter how far

Couldn't be much more form the heart

Forever trusting who we are

And nothing else matters

Never opened myself this way

Life is ours, we live it our way , All these words I don't just say

And nothing else matters

Trust I seek and I find in you

Every day for us something new

Open mind for a different view

And nothing else matters

( Part Of Nothing Else Matters)

 

ولی هیچ کس به پای این بنیامین نمیرسسسسسسه (هوووووووووق)

اما من دو تا از آهنگاشو خیلی دوست دارم خیلی که نه ، اگه گفتید ؟؟؟

اگه نگفتید تو پست بعدی مینویسم .......

البته بیچاره فقط 1-2 تا از آهنگاش فوق ِ ضایع ست ......

الان کلی بهش افتخار دادم و دارم گوش میدم ......

اصلا بیخیال بهتر زیاد نپیچیم به پاش (لوووووول)

 

بند 4 :

الان خونه تنهام

مثلا آخر هفته اس و آدم باید بزنه به کوه و دشت

اما حیف که دیگه دل و دماغ سابق رو ندارم - دلم یه کم گنده شده ، دماغم هم کیپه- (لوووووووول)

فقط صبح رفتم دکتر

دکترم دکترای قدیم

بهش میگم دارم میمیرم بهم یه استامینوفن میده میگه هر 4 ساعت بخور تا مرگت به تاخیر بیوفته

سیستم من دیگه به پروفن هم جواب نمیده چه برسه به استامینوفن که برای بچه سوسولاس ......

واقعا نسخه ای که برام پیچید خنده داربود

یه استامینوفن به همراه یه مولتی ویتامین

نمیره الهههههههههههههههههههی

 

۱۵

 


بند 1:

ااااااااااه دوباره تحرییییییییییییم

باباه تا 1 سال تحریمم کرده

ماشینمو ازم گرفت - بخاطر تصادف خوفی که کردم -

این همه آدم در روز میزنن آدمارو له میکنن وجیم میشن ، هیچ کس به ک..نش بر نمیخوره

اما حالا که نوبت ما شد دادگاه الهی! دست بکار شد تا یه جوری مارو کنف کنه

حالشو اساسی میگیرم

یه کاری میکنم که کلاغ ها براش کلی قارقار کنن

 

بند 2 :

بیبنید ......

من اینجا فقط از احساسات ِ هر روزم مینویسم

نه اینکه تحت تاثیر حرفای شما بخوام جو گیر بشم و چرت و پرت بنویسم ، اینا فقط یه حس ِ

هر کی هم که حس میکنه که بی جنبه هست واین حرفهارو به خودش ربط میده که بخاطر اون همچین مطلبی نوشتم و زود بهش برمیخوره دیگه اینجا نیاد

......

انقدر حس حس کردم حسم پرید

الان حس میکنم شبیه سیب زمینی شدم (لوووول)

راستی من از ترانه ی هی یو پینک فلوید خوشم میاد ، در حال آرامش آدم رو قاطی میکنه (البته این نظر منه)......

- این خط بالایی رو چون داشتم گوش میدادم نوشتم -

یه راستی دیگه:

یه قالب خوب به من بدید حالم بهم خورد از این قالب مسخره و بی روح ( ترجیحا زمینه قرمز یا سیاه -لووووول- )

- این ترانه رو چون حسم پرید مینویسم تا یه جوری صفحه پر بشه -

- نه اصلا بیخیال حس ِ این یکی هم نیست -

- حتما خودتون این آهنگش رو دارید -

- به افتخار من برید یه دور گوش بدید -

۱۴

 


میخوام بغلت کنم و انقدر فشارت بدم که استخونات بشکنه

میخوام لبام رو بذارم رو لبات و یه گاز محکم ازت بگیرم تا لبت جر بخوره

میخوام بکنمت اما حیف که ندارم (لووول)

برو بابا ...

اصلا ؛

میخوام سر به تنت نباشه نکبت ....

۱۳

 


وجودش رو دارم حس میکنم ....

بهم میگه صدام کن ....

بهم میگه بیا پیشم تا به آرامش برسی ....

بهم میگه من میبینمت ....

بهم میگه مراقب کارات باش ....

بهم میگه آدما رو دوست داشته باش ...

بهم میگه یه کم مثبت فکر کن ....

بهم میگه بغضت رو که سالهاس باهات ِ خالی کن ...

بهم میگه فریاد بزن که به زندگی امید داری ...

و من ...

زل زدم به دیوار قرمز روبروم و به صداهایی که گوشم رو قل قلک میده فکر میکنم ...

با منه ؟

من؟

مگه من میتونم خوب باشم ....

مگه من میتونم همه رو دوست داشته باشم ....

مگه من میتونم به چیزایی که بدم میاد امید داشته باشم ....

نه نمیتونم .....

من حتی گریه کردن هم یادم رفته .....