توهمات پلیده ....

افکار ملانکولی و جرقه ای که فقط مخصوص مخ ِ خودمه و یه جورایی ابراز اعتراض به بشوک هست ، پس کسی به خودش نگیره ......

توهمات پلیده ....

افکار ملانکولی و جرقه ای که فقط مخصوص مخ ِ خودمه و یه جورایی ابراز اعتراض به بشوک هست ، پس کسی به خودش نگیره ......

۸

 


بند 1:

تا الان کلانتری بودم ...

انقدر رفتم و اومدم که از آشخور گرفته تا اون بالا مالاها منو رو زود میشناسن و از روند کار ازم میپرسن ....

مرده شور بعضی از آدما رو ببرن که اندازه مغز سوسک هم شعور وعقل ندارن ...

بی شرف عقده معذرت خواهی داشت ....

کل ملت تو کلانتری ازش معذرت خواهی کردن الا من ...

تنها کاری که من کردم اونم با زور یه پسره رفتم جلو و بهش دست دادم ...

(حالا ملت برای ما کاسه داغتر از آش شدن )

حالشو جا میارم ...

یه روغن ترمز علاج کار ماشینشه ...

اما طبق معمول حتی ماشینشم لیاقت روغن رو نداره که درست حسابی رنگش ور بیاد....

انتقام انتقام انتقام

 

بند 2 :

تو اون هیری ویری همون پسره که من رو با زور انداخت بغله اون یارو گیر داده بود ....

کلی بهم اشاره کرد که برم بیرون تا باهم صحبت کنیم ...

بجای اینکه بره دنبال پرونده اش ، دنبال مخ ما کرده بود ...

هی بگی نگی خوشگل بود ، اگه حال داشتم باهاش یه تریپ میومدم ...

 

بند 3 :

با اونکه 2 روز پیش زیرش بودم ، بازم تو کفم ....

نه اینکه خوره باشم هااااا نه ، یه جورایی عادت کردم ....

یعنی بیشتر از اینکه یکی رو بذارم تو خماری و بعد از 2 ساعت که از شدت سر درد داره منفجر میشه تخلیه کنم حال میکنم ....

همین که عینه سگ برام دم تکون میدن کلی فاز میترکونه ...

 

۷

 


بند ا :

هی میخوام هیچی نگم نمیشه ....

پیر ِ خرفت خجالت نمیکشه ، پاش لبه گورهاااا ...

امیدوارم همچون از یه جایی اساسی بخوره که خودشم بعد از مرگش هم نفهمه از کجا خورده ...

نه نفرینش نمیکنم چون حتی ارزش نفرین هم نداره ...

تازه اگه نفرینشم کنم از بس خوش شانسم میخوره تو فرق سر خودم ...

مهم نیست حتی ارزش فکر کردن هم نداره ، اصلا خود ِ ارزش هم این روزا ارزش نداره ....

بند 2 :

دیشب رفتم خونه همونی که دوسش دارم ...

براش آبغوره گرفتم اونم چه آبغوره یی ...

بهم گفت منتظرش باشم ، گفت که دوسم داره ، گفت که بدون ِ من نمیتونه ...

آره همه ی اینا رو گفت اما اینو نگفت که حرفاشو باور کردم یا نه ....

آره باور نکردم ، من حرف هیچ کس رو باور ندارم حتی دوستای صمیمی و نزدیکمو ...

دوستت دارم ، عاشقتم ، بدون ِ تو برام سخته ، تو اولین کسی هستی که باهاش انقدر راحتم ....

باباااااااااااااااااااااااا ما خودمووووووون ذغال فروشیم ، کی رو داری سیاه میکنی؟؟؟

دوسم داری چون شرایط اینطوری ایجاب میکنه ، عاشقمی که شاید بتونی منو خر کنی ، بدونه من نمیتونی چون باید یه جورایی خودتو با وجود ِ من تخلیه کنی ....

آره این حرف هارو همه دخترها از بهرند ، حرفایی که برای پسرا یه جور عادت شده و به همه میگن ....

ما که هالو نیستیم همه ی این چیزارو از حفظیم ، خودمونو زدیم به خری ....

خری هم عالمی داره برای خودش ، به خیالشون ما ساده و زود باور اما نمیدونن با کی طرفن ....

بذار فکر کنن خیلی زرنگن ؛ ما هم زیر زیرکی بهشون میخندیم بدون ِ اینکه متوجه بشن کیه که بازندس......

بذار فکر کنه منتظرشم ....

بذار خیال کنه دوسش دارم ...

بذار تصور کنه فقط ِ فقط به اون فکر میکنم ...

ها ها ها

خوشم میاد که باورم داره ...

خوشم میاد که بهم اعتماد داره ...

خوشم میاد که فکر میکنه اون تنها مرد زندگیمه ...

.....

.....

زن ، مرد ؛ هیچ کدوم تو این دنیای نکبتی هیچ پخی نیستن ....

۶

 


10

9

8

7

6

5

4

3

2

شمارش معکوس ما هیچ وقت به 1 نمیرسه ...

همچنان باید تو این دنیای عوضی جون بکنیم ....

 

از همه بدم میادحتی از زنها که تا به الان بهشون احترام میگذاشتم ...

همه ی آدما پست و عوضی هستن ...

یا همه باید بمیرن یا من .....

 

با اون یارو که در حال دوست داشتن ازش متنفر بودم دوباره آشتی کردم ...

کلی براش برنامه دارم ...

بهش نشون میدم که با کی طرفه ....

 

۵

  


 وقتی روزگار باهات چپ می یوفته ....

وقتی هیچ کس حرفاتو باور نمیکنه ....

وقتی همه فکر میکنن آخر خلافی ....

وقتی همه میگن که پرو رو هستی و باید حالتو بگیرن ....

وقتی یه آدم آشغال تر از خودت که اعدا (!) میکنه با فرهنگ ِ میگه باید تو رو ادب کنه ....!!

وقتی وقتت تموم میشه ....

تازه میشی مثل من که نخواسته و ندونسته اوفتادم تو هچل و باید منتظر بمونم که چه سرنوشت ِ شومی در انتظارمه ....

لعنت ، لعنت به این زندگیه نکبتــــــــــــــــــــــــــــی ....